عاشق بیچاره!!!





پیتر ویل بیچاره فقط سه جمله بلد بود

سلام،حال شما چطور است، خدانگهدار

تا اینکه یک روز، پیتر ویل از دست کسی عصبانی شد

کلی کتاب و لغت نامه خواند

تا یاد گرفت بگوید: بروید به جهنم!

لباسش را تنش کرد،

رفت روبه روی آن طرف ایستاد و گفت،

" سلام،حال شما چطور است، بروید به جهنم، خداحافظ!"

همه چیز خوب پیش می رفت

تا اینکه یک روز، پیتر ویل بیچاره عاشق شد

کلی لغت نامه خواند تا یاد گرفت بگوید: "دوستتان دارم"

لباسش را تنش کرد، موهایش را شانه کرد و ادکلن زد و یک شاخه گل خرید

رفت روبه روی آن طرف ایستاد و گفت:

" سلام،حال شما چطور است، دوستتان دارم ، بروید به جهنم، خداحافظ!"

بعد گل را برداشت و سریع دور شد

و حتی پشت سرش را هم نگاه نکرد

پیتر ویل بیچاره خیلی خوشحال بود که تمام حرفهایش را زده است!

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

سورنا، سردار بزرگ ايراني

زندگی نامه حافظ (شهر مادری حافظ کازرون بوده استادش هم کازرونی نتیجه اخلاقی:حافظ کازرونی!!!)

داستان عاشقانه اردشیرساسانی و گلنار به نقل ازشاهنامه فردوسی