پست‌ها

نمایش پست‌ها از آوریل, ۲۰۱۰

جام شیشه ای هزار ساله ی ساسانی در موزه ی بریتانیا

تصویر
این جام ایرانی از آثار شیشه ای خاور میانه در موزه ی بریتانیاست که در سده ی نهم یا دهم میلادی یعنی بین هزار و صد تا هزار و دویست سال یش ساخته شده .شیشه سازی در دوره ی ساسانی رونق زیادی داشته است و مهارت شیشه سازی  به دوره های پس از ساسانیان نیز منتقل شده است. این جام در مقایسه با شیشه های دوره ی ساسانی از شفافیت بی نظیری برخوردار است. همچنین بر خلاف اکثر شیشه های دوره ی ساسانی، این جام از شیشه ی بی رنگ ساخته شده است. نقش روی جام نیز زیبایی کم نظیری در مقایسه با آثار هم دوره ی آن به آن بخشیده است. http://raeeka.wordpress.com

نمونه واژه سازی در فارسی باستان

جدول زیر نمونه هایی از واژگان ترکیبی که با واژه ی “Baga”  به معنای “خدا” در فارسی باستان استفاده می شده  را نشان می دهد. معانی واژگانی که در جدول می بینید از کتاب Iranica in the Achaemenid period (ca. 550-330 B.C نوشته ی Jan Tavernier که واژه نامه ی فارسی کهن در دوران هخامنشی است، برگرفته شده اند. بخشی هایی از این کلمات هم اکنون نیز در به همان صورت نخستین یا با تغییراتی اندک در زبان فارسی استفاده می شوند. نمونه هایی از این شباهت را می توان در این کلمات دید: brta :بُرده،  daata : داده،  farnaa : فر و شکوه،  kaama: خواست، کام،  spaada :سپاه،  tvana : توانا،  bazu : بازو. خدا God Baga حمل شده به وسیله ی خدا Carried by Baga Bagabrta از دودمان الهی Of divine lineage Bagachitra هدیه ی خدا Gift of Baga Bagadaana داده شده به وسیله ی خدا Given by Baga Bagadaata دختری که خداداده She who is given by Baga Bagadaataa قربانی برای خدا Sacrifice for God Bagadaucha قربانی کننده برای خدا He who sacrifices for God Bagadauta شکوه خدا

خدا را دوست دارم , به خاطر اینکه...

تصویر
خدا را دوست دارم ، به خاطر این كه با هر username كه باشم، من را connect می كند خدا را دوست دارم ، به خاطر این كه تا خودم نخواهم مرا D.C نمی كند . خدا را دوست دارم ، به خاطر این كه با یك delete هر چی را بخواهم پاك می كند خدا را دوست دارم ، به خاطر این كه همه چیز من را می داند ولی SEND TO ALL نمی كند خدا را دوست دارم ، به خاطر این كه اینهمه friend برای من add می كند خدا را دوست دارم ، به خاطر این كه اینهمه wallpaper كه update می كند خدا را دوست دارم ، به خاطر این كه با اینكه خیلی بدم من را log off نمی كند خدا را دوست دارم ، به خاطر این كه می گذارد هر جایی كه می خواهم Invisible بروم خدا را دوست دارم ، به خاطر این كه همیشه جزء friend هام می ماند و من را delete و ignore نمی كند. خدا را دوست دارم ، به خاطر اینكه همیشه اجازه،  undo كردن را به من می دهد خدا را دوست دارم ، به خاطر این كه من را install كرده است خدا را دوست دارم ، به خاطر این كه هیچ وقت به من پیغام line busy نمی دهد خدا را دوست دارم ، به خاطر این كه اراده كنم،  ON می شود و من می توانم باهاش حرف بزنم خدا را دوست دا

جملات قصار!

تصویر
میشه مثل یک قطره اشک بعضیارا از چشمت بیندازی...ولی نمیشه جلوی اشکی را بگیری که با رفتن بعضیا از چشمات جاری میشه از طرف اونیکه تنهاست تنها اومده تنها میره تنهاش میذارن تنها نمیذاره تنها یک آرزو داره اونم اینکه خذا تنهاش نذاره بی خبر از حال هم تا صبح خوابیدن چه سود/بر مزار مردگان خویش نالیدن چه سود/زنده را تا زنده است باید به فریادش رسید/ورنه برسنگ مزارش آب ریختن چه سود اگه یک روز دل تنگ شدی اگه دیدی بغض کردی ولی دلیلی برای گریه کردن پیدا نمیکنی بدون دل خدا واست تنگ شده میخواد صداش کنی آرزوهات را یک جا جمع کن.یکی یکی از خدا بخواه.خدا یادش نمیره ولی تو یادت میره چیزی که امروز داری آرزوی دیروزت بوده. زندگی منشوری است در حرکت دوار.منشوری که پرتو پرشکوه خلقت با رنگهای بدیع و دلفریبش آن را دوست داشتنی خبال انگیز و پرشور ساخته است دل که رنجد از کسی خرسند کردن مشکل است/ شیشه ی بشکسته را پیوند دادن مشکل است در جهان هرگز نشو مدیون احساس کسی تا نباشد رایگان مهرت گروگان کسی زندگی یعنی بخند هرچند غمگینی ببخش هرچند مسکینی فراموش کن هر چند دلگیری اینگونه بودن زیباست هر چند آس

انتظار

این روز ها که می گذرد هر روز احساس می کنم که کسی در باد فریاد می زند احساس می کنم که مرا از عمق جاده های مه الود یک اشنای دور صدا می زند اهنگ اشنای صدای او مثل عبور نور مثل عبور نوروز مثل صدای امدن ان روزست ان روز ناگزیر که می اید. .  . ان روز پرواز دستهای صمیمی در جستجوی دوست اغاز میشود. . . ای روزهای خوب که در راهید!ای جاده های گم شده در مه!ای روز های سخت ادامه! از پشت لحظه ها به در ایید!ای روز افتابی ای مثل چشمان خدا  آبی ! ای روز امدن  ای مثل روز امدنت روشن!این روز ها که می گذرد هر روز در انتظار امدنت هستم! اما با من بگو که ایا من نیز در روزگار امدنت هستم؟

تمرين تله پاتي Telepathie ( انتقال فكر يا الهام)

تمرين تله پاتي يا انتقال فكر تله پاتي عبارت از اين ا ست كه دو نفر بدون حرف يا اشاره فقط ب ه وسيله انتقال فكر مطلب خود را خواه در فاصله نزديك و خواه در مسافت دور مانند تلگراف بي سيم ب ه يكديگر بفهمانند. اگر بخواهم در اين زمينه مطالب را به اطلاع برادران عزيز و خوانندگان گرام برسانم بايد كتابها بنويسم ، لكن چون مرام من اين است كه همه چيز را مختصر و مفيد بگويم كه فهم مطلب نيز از آن براي همه معلوم باشد اينست كه رؤس و عمده مطلب و شرح تمرين و عملي را كه از آن نتيجه مي توان گرفت مختصراً مي نويسم: ●          براي حصول به اين نتيجه كه يكي از بهترين و زيباترين تجليات روحي است دستور زير را بكار بريد تا كامروا شويد.

دروغگو را با یک نگاه بشناسید

تصویر
دروغ مفهومی است انتزاعی و انسانها تنها به دو دلیل دروغ می گویند: یا برای رسیدن به لذت بیشتر، یا اجتناب از افزایش درد و رنج. عده ی بسیار زیادی از افراد بی هیچ دلیل خاصی و تنها به خاطر تمایلات فردی، روزانه دروغ های بیشماری را بر سر زبانهایشان جاری می سازند. در مورد سوابق شغلی دروغ می گویند، وقتی خانم سوال می کند که لباس جدیدش زیباست (با پوزش از خانم ها) حتی بدون اینکه نیم نگاهی بیندازند، حرف او را تائید می می نمایند و … در این میان برخی از افراد نیز هستند که تصور می کنند اگر دروغ نگویند نمی توانند به چیزی که می خواهند برسند. یک چنین دروغ هایی می تواند مضر باشد. با این مقدمه اکنون می پردازیم به چگونگی شناسایی دروغگو و به شما یاد می دهیم که چگونه می توانید یک چنین مسئله ای را به راحتی و تنها با نگاه کردن به چشم های طرف مقابل تشخیص دهید. چشم آیینه ی تفکراتی است که در ذهن جریان دارد. بازتاب کلیه ی فرایندهای ذهنی را می توان بطور مستقیم در چشم مشاهده نمود. تحقیقاتی که در حوزه اعصاب و زبان شناسی انجام گردیده حاکی از این امر است که چشم نسبت به تفکرات مختلف ذهنی از خود واکنش های

در تنهايي چه مي گذرد؟

تصویر
فرانسيس بيكن فيلسوف شهير انگليسي مي گفت تنهايي هم مي تواند زمينه ساز پليدي ها باشد، هم مي تواند مقدمه نيل به كمالات روحي و معنوي باشد، پس بايد ديد كه كدام راه مطلوب و توصيه شدني است: گريز از تنهايي يا خيز برداشتن به سوي آن؟           رنج روان يا گنج نهان؟ تاريخ بشر را آدميان متوسطي پر كرده اند كه زندگي در جمع را بر انزواي فردي ترجيح داده و مي دهند. عزلت و انزوا و قطع ارتباط با ديگران براي بيشتر مردم امري است نامطلوب و نوعي شكنجه. اما در ميان خيل عظيم انسان ها، افرادي جمع گريز هم بوده اند كه يا فاقد توانايي ها و مهارت هاي لازم براي زندگي با ديگران بوده اند و يا بنا بر دلايلي خاص، گوشه نشيني و عزلت را بر اختلاط با مردم ترجيح داده اند. دسته اول شامل افرادي مي شود كه از سر ناچاري و انفعال ، تن به تنهايي مي دهند و غالباً نيز از اين وضعيت رنج مي برند، مثل برخي از بيماران رواني دچار افسردگي. تنهايي اين گروه را مي توان "تنهايي منفي يا مخرب" ناميد. اما دسته دوم كساني هستند كه آگاهانه و هدفدار سراغ تنهايي مي روند، چون از تنها بودن لذت مي برند، مثل بيشتر عارفان و صوفيان. تنهايي اين گر

شما مي توانيد باهوش تر و خوشبخت تر شويد

تمرين كنيد تا باهوش تر شويد! تا10 سال پيش تفكر متداول و غالب اين بود كه ظرفيت و استعداد مغز انسان از زمان تولد تا هنگام مرگ ثابت مي ماند و قابل افزايش نيست؛ ولي محققاني كه درمورد افراد با بهره هوشي IQ بالامطالعه مي كنند، هوش ژنتيك را به عنوان استاندارد علمي در نظر دارند.با پيشرفت اسكن هاي مغزي و افزايش توانايي اسكن مغزي حتي تا يك سلول منفرد، بايد اعتراف كنيم كه ما نه تنها مي توانيم باهوش تر و از نظر مغزي متعادل تر شويم، بلكه اين روند مي تواند در تمام طول عمر ادامه داشته باشد. هنگامي كه اين يافته هاي جديد را در مقياس وسيع تر به هم ربط مي دهيم، مي بينيم كه ما هر قدر باهوش تر شويم، خوشبخت تر خواهيم شد. ما هر قدر باهوش تر شويم، خوشبخت تر خواهيم شد. يكي از اصول انعطاف پذيري اين است كه ;نرون ها يا سلول هاي مغزي به سمت نقاط و مراكزي كه فعاليت بالايي دارند، جذب مي شوند، زماني كه ياد مي گيريد تعادل خود را هنگام دوچرخه سواري حفظ كنيد، سلول هاي مربوط به اين كار در نقطه اي متمركز مي شوند و بر اثر آزمون و خطا، نرون هاي كافي تجمع يافته و به صورت بسته اي درمي آيند تا شما به سطح بالايي از تعادل دست

داستان عاشقانه اردشیرساسانی و گلنار به نقل ازشاهنامه فردوسی

تصویر
واژه ی اردشیر در فارسی میانه به صورت ارتخشتر مرکب از ارتا به معنای مقدس و خشتر به معنای شاه است. اردشیر، پسر بابک، بنیان گذار سلسله ی ساسانی است. او در دوره ی اشکانیان فرمانروای شهر استخر در فارس بود ولی پس از مدتی علیه اشکانیان قیام کرد و پس از تصرف شهرهایی در ایران، در سه نبرد اردوان آخرین شاه اشکانی را شکست داد و شاهنشاهی ساسانی را بنیان نهاد. داستان آغار ساسانیان در شاهنامه ی فردوسی نیز آمده است. اگرچه من در منابع تاریخی سخنی از حضور اردشیر در قصر اردوان، چنان که در شاهنامه آمده است، ندیدم ولی بازگویی داستان عاشقانه ای که طبق شاهنامه ی فردوسی به آغاز سلسله ی ساسانی می انجامد، خالی از لطف نیست. البته این داستان در کتاب «کارنامک ارتخشتر پاپکان» (کارنامه ی اردشیر بابکان)، که از متون تاریخی-افسانه ای به جا مانده از دوره ی ساسانی به زبان پهلوی است، نیز ذکر شده است. در داستان شاهنامه، اردوان، شاه اشکانی، پس از شنیدن برومندی و هنرمندی اردشیر پسر بابک در نامه ای از بابک تقاضا می کند که اردشیر را به کاخ او روانه کند یکی نامه بنوشت پس اردوان سوی بابک نامور پهلوان که ای مرد بادانش و رهن

دو ظرف نقره ای ساسانی در موزه آرمیتاژ

تصویر
این دو ظرف نقره ای، از آثار به جا مانده از فلزکاری سبک ساسانی هستند که در موزه ی ارمیتاژ نگهداری می شوند. هر دو ظرف، پایه ای کوتاه و شکل کلی بیضی مانند دارند.                             ظرفی که درنخستین شکل زیر نشان داده شده به درازای 22.9 سانتی متر و ساخت سده ی ششم یا نیمه ی نخست سده ی هفتم میلادی است. نقش اصلی در این ظرف دو بز کوهی را در کنار درخت زندگی نشان می دهد. در بخشهای میانی می توان نقوشی مانند شیردال (موجودی افسانه ای با بدن شیر و سر و بالهای عقاب – واژه ی «دال مَن» در زبان فارسی میانه به معنای عقاب بوده است [1] ) را دید. ظرف نقره ای دوم به طول 28.9 سانتی متر و ساخت سده ی هفتم یا هشتم میلادی است. این ظرف در سال 1780 در روستای سلودکا به همراه ظروف بیزانسی و بشقاب های سده ی دوازدهم آسیای مرکزی یافته شد. نقش اصلی این ظرف به زنانی با موی بلند بافته شده اختصاص دارد و بخشهای دیگر ظرف با گلهای مختلف تزیین شده است. رونوشت از :http://raeeka.wordpress.com

افسانه تیر و قلب

تصویر
نماد عشق یک قلب است . اما نماد عاشقی قلبی هست که تیر وسطش خورده . کمتر کسی شاید راز این قلب تیر خورده را بداند . لااقل من در اینترنت هر چه گشتم نه به فارسی و نه به انگلیسی در این زمینه چیزی ندیدم . در نتیجه خودم می نویسمش تا هر کسی دنبال معنایش گشت ، جوابش را اینجا پیدا کند . در باور یونانیان باستان هر پدیده ای یک خدایی داشت . همهء خدایان هم یک خدا یا پادشاه بزرگ داشتند که اسمش زئوس بود . یک شب به مناسبتی زئوس همهء خدایان را به جشنی در معبد کوه المپ دعوت کرده بود . دیوانگی و جنون هم خدایی داشت بنام مانیا . مانیا چون خودش خدای دیوانگی بود طبیعتا عقل درست و حسابی هم نداشت و بیش از حد شراب خورده بود . دیوانه باشی ، مست هم شده باشی . چه شود! خدایان از هر دری سخنی می گفتند تا اینکه نوبت به آفریدیته رسید که خدای عشق بود . حرفهای خدای عشق به مذاق خدای جنون خوش نیامد و این دیوانهء عالم ناگهان تیری را در کمانش گذاشت و از آنسوی مجلس به سمت خدای عشق پرتاب کرد . تیر خدای جنون به چشم خدای عشق خورد و عشق را کور کرد . هیاهویی در مجلس در گرفت و خدایان خواستار مجازات خدای جنون شدند . زئوس خدای خدایان

نامه پسر سنگدل به دوست دخترش!

تصویر
1- محبت شدیدی که صادقانه به تو ابراز میکردم 2-دروغ و بی اساس بود و در حقیقت نفرت من نسبت به تو 3- روز به روز بیشتر می شود و هر چه بیشتر تو را می شناسم 4- به پستی و دورویی تو بیشتر پی میبرم و 5-این احساس در قلب من قوت میگیرد که بالاخره روزی باید 6- از هم جدا شویم و دیگر من به هیچ وجه مایل نیستم که 7- شریک زندگی تو باشم و اگرچه عمر دوستی ما همچون عمر گلهای بهار کوتاه بود اما 8- توانستم به طبیعت پست و فرومایه تو پی ببرم و 9- بسیاری از صفات ناشناخته تو بر من روشن شد و من مطمئنم 10- این خودخواهی ، حسادت و تنگ نظری تو را هیچ کس نمیتواند تحمل کند و با این وضع 11- اگر ازدواج ما سر بگیرد ، تمام عمر را 12- به پشیمانی و ندامت خواهیم گذراند . بنابراین با جدایی ازهم 13-خوشبخت خواهیم بود و این را هم بدان که 14- از زدن این حرفها اصلا عذاب وجدان ندارم و باز هم مطمئن باش 15- این مطالب را از روی عمق احساسم مینویسم و چقدر برایم ناراحت کننده است اگر 16- باز بخواهی در صدد دوستی با من برآیی . بنابراین از تو میخواهم که 17- جواب مرا ندهی . چون حرفهای تو تمامش 18- دروغ و تظاهر است و به هیچ وجه

در برقراري روابط ميان فردي به چه مواردي بايد توجه كرد؟

ارتباط با ديگران يكي از مشخصه هاي اساسي انسان است. در شرايط عادي، ارتباط برقراركردن، كار دشواري به نظر نمي رسد اما در شرايط اختلاف و وقوع تضاد و عصبانيت به نظر مي رسد برقراركردن ارتباط دشوار باشد. اشخاصي كه در اين مواقع بتوانند به گونه اي موثر و مناسب، ارتباط برقرار كنند كم شمارند در حالي كه در همين شرايط است كه نقش ارتباط موثر، حياتي مي شود. رعايت چهار اصل اساسي زير شما را ياري مي كند كه در ارتباط با ديگران به لحاظ مسائل شخصي، احساسي، اجتماعي و مالي موفق شويد: 1- همه كارهاي ما نوعي ارتباط است. تمام لحظه هاي زندگي ما، مالامال از پيام هاي شفاهي و غير شفاهي مي باشد. زبان، تنها وسيله ارتباطي نمي باشد. لباسي را كه هر روز مي پوشيم بيانگر تصويري مي باشد كه از خود بر ذهن داريم و نشان دهنده ارزش و حرمتي است كه براي خود قائل هستيم. زيورآلات و ملزوماتي كه به خود مي آويزيم همگي اين پيام را به ديگران منتقل مي كنند كه چه احساسي نسبت به خود داريم و انتظار داريم ديگران چگونه با ما رفتاركنند. وضعيت نشستن و راه رفتن نيز حاكي از احساسات و گرايشات ماست. 2- چگونگي ارسال يك پيام،چگونگي دريافت آن را معين مي

سوالهای بی جواب ... اسرار مگو...چرت وپرتانه...

تصویر
چرا یه بچه تو سودان به دنیا میاد وبعد از چند ماه یا 6~7 سال به اصطلاح زندگی  و پس از کلی بدبختی و فلاکت و زجراز گرسنگی میمیره و بعد احتمالا جسدش را کرکسی کفتاری چیزی میخوره و بعد خلاصه به وسیله مورچه ها و... تجزیه میشه اصلا انگار نه انگار که بوده و یه بچه ی دیگه همزمان با تولد اون مثلا توسوئد دنیا میاد احتمالا اصلا دینی هم نداره بزرگ میشه در کمال آرامش و رفاه انواع و اقسام تفریحات را داره و هر نوع جک وجانوری را تناول میفرماید بزرگ و بزرگتر میشود و کارهای به اصطلاح خوبی میکنه وشاید هم کارهای بدی بکنه؟! اصلا مرز خوبی و بدی چیه؟ بعد هم به سلامتی در 79 سالگی به لقاءالله میره ومیره بهشت!!! خدا چرا تفاوت قائل میشه ؟ اینکه اصل ظلمه مگه اون بچه مثلا سودانیه چه گناهی کرده بوده و یا بچه سوئدیه قبل از دنیا اومدنش چه کاره خوبی انجام داده بوده که تقدریشون اینقدر با هم فرق میکنه؟ حال ما آدم بدی هستیم و بدبختی هامون نتیجه اعمالمونه ولی اون بچه چی؟ خدا بیامورزدت صادق هدایت;   خدا!!!؟ تقدیر؟!!! سرنوشت؟!!!!!!!!! این مثال تو همه ی زندگی به اشکال مختلف میبینم از هرکی میپرسم یه مشت چرت و پرت علکی جواب م