کاشکی الان دنیا نیامده بودم




روزها( بعضعی وقتها شبها هم) دارم به این موضوع فکر میکنم که چقدر ما بد بختیم (مراد از ما متولدین دهه 60 خورشیدی) , اولندش اینکه موقعی که دنیا امدیم جنگ و تحریمو بمب وموشک  استرس و از همه بدتر فرمایش امام (ره) مبنی بر بچه ساختن برای ازدیاد جمعیتو دیگر چیزهای بد... ;خواه ناخواه روی ژنهای ما کلی تاثیرات منفی داشته وهمیشه اون گوشه مغزمون(اگه داشته باشیم) هستند تا حالا که بیست و خورده ای سن داریم ; دومندش اینکه همیشه هی داریم از سر و کول هم بالا میریم تو کودکستان مدرسه دبیرستان دانشگاه و سربازی و... همش هی جامون تنگه , چی مشد مثلا اگه جای یه کلاس 50 نفره تو ابتدایی 20 نفر بودیم یا تو دانشگاه ; سومندش بدتر از همه بیکاری ما همینطوری هم نور علی نور بودیم به بحران اقتصادی هم خوردیم .
 نتیجه گیری اخلاقی از چرندیات بالا:خدا وکیلی ما که نسل سوخته که خوبه نسل زغال که شدیم دیگه کسی رو بد بخت نکنیم (با ای عمل شنیع تولید مثل) حالا چکاریه; لطفا بجای کمیت کمی هم به فکر کیفیت باشیم بجای 2تا بچه ی بد بخت یه دونه کمی تا قسمتی بدبخت داشته باشیم تا موقعی که انشاء الله فووت شدیم کمتر فحش بخوریم.

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

سورنا، سردار بزرگ ايراني

زندگی نامه حافظ (شهر مادری حافظ کازرون بوده استادش هم کازرونی نتیجه اخلاقی:حافظ کازرونی!!!)

داستان عاشقانه اردشیرساسانی و گلنار به نقل ازشاهنامه فردوسی