8 جنايت به خونخواهي پدر
ابهام 3 ساله قتل 8 نفر در كازرون به پايان رسيد
■ پسر جواني كه 25 سال قبل پدرش را در جدال خونين طايفه اي در «كنار تخته» كازرون از دست داده بود، از سال 85 انتقام از عاملان مرگ پدر را آغاز كرد
■ قتل ها از تير 85 و با شليك گلوله كلاشينكف آغاز شد و در مهر امسال با گلوله باران يك مغازه دار آخرين قتل رقم خورد
گروه حوادث - پسر جواني كه 25 سال قبل، پدرش را در جريان جدال خونين طايفه اي از دست داده و سال ها با انديشه انتقام زندگي كرده بود، با هشت جنايت، تراژدي غم انگيزي رقم زد. مرتضي کودک بود كه در سال 62 پدرش ماشاء الله در جريان نزاعي طايفه اي در بخش كنار تخته شهرستان كازرون كشته شد. سال ها گذشت و خانواده قرباني روزگارشان را سپري كردند. در اين ميان مرتضي - پنجمين فرزند خانواده - كه سال ها فقط به انتقام از عاملان قتل پدرش مي انديشيد، سرانجام هم جنايت هاي انتقام جويانه اش را از سال 85 كليد زد.
پرونده 8 جنايت
به گزارش خبرنگار ما، تير سال 85 ماموران پليس آگاهي شهرستان كازرون از قتل مردي به نام «ماشاء الله» در بخش «كنار تخته» اين شهر باخبر شدند. بلافاصله كارآگاهان همراه قاضي جنايي در محل حاضر شده و در نخستين بررسي ها دريافتند مقتول با شليك گلوله از پا درآمده است. شواهد نيز حاكي از آن بود عامل جنايت با كمين در مسير «ماشاء الله» و با نقشه قبلي او را با كلاشينكف هدف قرار داده و پس از قتل گريخته است. بعد از تحقيقات مقدماتي، جسد به پزشكي قانوني منتقل شد و تيمي از كارآگاهان جنايي مسئول رسيدگي به اين پرونده شدند. در حالي كه هيچ ردي از عامل جنايت در دست نبود، مهر 85، پليس از جنايت مشابه ديگري مطلع شد. دومين قرباني «حسن» نام داشت كه او نيز با شليك كلاشينكف به قتل رسيده بود.
كارآگاهان در حال بررسي رابطه اين دو پرونده جنايي بودند كه پسر جواني هم به همين شيوه در شهرستان كازرون به ضرب گلوله كشته شد. «فرهاد» نيز اسفند 85 سوار موتوسيكلت در حال رفتن به خانه بود كه از سوي سرنشينان يك خودروي سواري به رگبار بسته شد. شاهدان ماجرا در تحقيقات به پليس گفتند كه عاملان جنايت دو پسر جوان بودند كه پس از شليك به «فرهاد» از محل گريختند. پس از قتل «فرهاد» به طور همزمان دو نفر به نام هاي «شهاب» و «داوود» كه با هم فاميل بودند، آذر 86 ناپديد شدند. چند روز بعد هم اخباري در منطقه پخش شد مبني بر اين كه آن دو با شليك گلوله از سوي اشرار منطقه به قتل رسيده اند. پس از اين ماجرا و در ارديبهشت سال 87 مردي به نام «رضا» با شليك گلوله در همين منطقه به قتل رسيد كه بررسي هاي پليسي نشان مي داد او هم از سوي قاتل تيرانداز كشته شده است.
در حالي كه پليس به رابطه قتل ها پي برده بود، شهريور امسال ماموران پاسگاه «كنار تخته» از جنايت مشابه ديگري مطلع شدند. آنها پس از حضور در محل تيراندازي دريافتند سه مرد جوان با شليك هاي پي در پي گلوله نقش زمين شده اند. تحقيقات هم نشان مي داد دقايقي قبل از حادثه دو مرد نقابدار ناشناس كه اسلحه كلاشينكف در دست داشتند، سوار بر خودروي پرايد بدون پلاك مقابل سوپرماركت توقف كردند. يكي از مردان مسلح به محض ورود به مغازه بلافاصله تيراندازي كرد. در اين جنايت هولناك مرد جواني به نام «شريف» با شليك 15 گلوله كشته شد و دو تن ديگر نيز بشدت زخمي شدند.
هنگام تحقيق درباره اين پرونده هويت «سردار» - معروف به مرتضي - به عنوان عامل جنايت شناسايي شد و با دستور سرهنگ محمد محمدي، رئيس پليس آگاهي استان فارس تيمي از كارآگاهان پليس براي دستگيري او وارد عمل شدند. بدين ترتيب محل هاي تردد «مرتضي» از سوي پليس شناسايي و به صورت نامحسوس تحت نظر گرفته شد. در حالي كه متهم در اين مدت مخفي شده بود، مهر امسال آخرين جنايتش را رقم زد.
جنايت در سوپرماركت
چهاردهم مهر ماموران كلانتري «كنار تخته» از توابع شهرستان كازرون در جريان تيراندازي در يكي از خيابان هاي شهر قرار گرفته و بلافاصله خود را به محل حادثه رساندند. آنها پس از مشاهده جسد غرق در خون «هاشم» - 57 ساله - كه با شليك گلوله در سوپرماركتش به قتل رسيده بود، موضوع را با قاضي کشتکار بازپرس كشيك ويژه قتل در ميان گذاشتند. نخستين بررسي هاي صحنه جرم نشان مي داد مقتول از مدت ها قبل مغازه اش را اجاره داده و زمان حادثه نيز براي سركشي به آنجا آمده بود كه ناگهان از سوي سرنشين يك دستگاه پرايد كه اسلحه كلاشينكف در دست داشت، به رگبار گلوله بسته شد. در ادامه تحقيقات مشخص شد قرباني جنايت از معتمدان و افراد سرشناس محل بوده و با هيچ فردي اختلاف نداشته است. اين در حالي بود كه كارآگاهان در تحقيق از شاهدان دريافتند عامل اين جنايت هم «مرتضي» بوده است. سرانجام كارآگاهان با رديابي هاي ويژه پليسي موفق به شناسايي مخفيگاه مرد جنايتكار در استان همدان شدند. بلافاصله نيز تيمي از كارآگاهان راهي همدان شده و روز چهارشنبه - ششم آبان - پسر جنايتكار را در عملياتي غافلگيرانه دستگير كردند. در بازرسي از مخفيگاه او نيز سه قبضه كلاشينكف و يك كلت كشف شد. مرتضي در جريان بازجويي ها به ارتکاب 8 جنايت و سرقت مسلحانه از يک طلافروشي اعتراف کرد.
پشيمان نيستم!
مرتضي – عامل جنايت ها – كه ديروز در جمع كارشناسان و خبرنگاران حضور داشت در حالي كه لبخند به لب داشت گفت: «از كشتن عاملان قتل پدرم به هيچ عنوان پشيمان نيستم!» وي در ادامه گفت: بچه بودم كه پدرم از سوي عده اي ربوده شد. چندي بعد هم به قتل رسيد. اما تاکنون جنازه اش پيدا نشده است. خانواده ام طي سال هاي بعد، تلاش زيادي كردند تا با تشكيل پرونده قضايي از خون پدرم دفاع كنند اما بضاعت چنداني نداشتيم و نتوانستيم گفته هاي خود را اثبات كنيم. به همين خاطر در طول اين سال ها فقط از خدا مي خواستم به من قدرت دهد تا انتقام خون پدرم را بگيرم زيرا عامل تمام بدبختي هاي ما به كشته شدن پدرمان بازمي گشت. مرتضي ادامه داد: از كشتن هيچ يك از اين افراد اصلاً پشيمان نيستم به غير از يكي از آنها كه در آن يك نفر كه قصد كشتنش را نداشتم، اشتباهي و در يك اتفاق با شليك گلوله كشته شد. پس از مرگش هم بسيار گريه كردم كه چرا خون كسي را به ناحق ريخته ام! وي در ادامه از اتفاقاتي گفت كه در طول اين چند سال بر خود و خانواده اش گذشته بود. اگر پدر داشتم با رفقاي بد معاشرت نمي كردم، برادرم معتاد نمي شد و مي توانستيم به مدرسه برويم. اما افسوس كه تا اول دبيرستان درس خواندم و ديگر نتوانستم ادامه دهم. يك روز كفش نداشتم، يك روز لباس نداشتم و روز ديگر لوازم تحصيل. از نظر مالي هم بسيار ضعيف بوديم. با اين حال وقتي تصميم به قتل و انتقام گرفتم از چهار سال قبل لب به مشروبات الكلي نزده و توبه كردم تا بتوانم به آرزويم يعني انتقام خون پدرم برسم.» مرتضي از كشتن هيچ يك از قربانيانش به غير از يك مورد احساس گناه ندارد. او مي گويد: هفت نفري كه كشته شدند براي جامعه مضر بودند.
فرمانده انتظامي استان چه گفت؟
سردار علي مويدي، فرمانده انتظامي استان فارس در اين باره گفت: سال 62 مردي به نام «ماشاء الله» - فرزند جمعه - كه داراي 7 پسر بود در منطقه «كنار تخته» ربوده شد و بعد هم به قتل رسيد كه اين موضوع با رشد جسمي فرزندان وي، به خاطره اي تلخ بر ذهن يكي از آنها تبديل شد. مرتضي فرزند پنجم مقتول در سال 84 شناسايي عوامل قتل پدرش و کسب اطلاعات لازم از دست اندرکاران اين ماجرا، سعي كرد با اقدامات خودسرانه انتقام خون پدرش را بگيرد. سردار مويدي با بيان اين که متاسفانه شکايت خانواده مقتول در سال 83 به دليل نفوذ گسترده عوامل قتل در منطقه به جايي نمي رسيد خاطرنشان کرد: مرتضي که با فقر و بيچارگي بزرگ مي شود، در سال 85 با شناسايي مردي به نام «ماشاء الله - فرزند عبدالله» به عنوان قاتل پدرش، او را به قتل مي رساند و از آنجا که احساس مي کند قتل پدرش - با دستور فردي به نام «هاشم-ک» از ثروتمندان و افراد بانفوذ منطقه صورت گرفته، درصدد قتل او نيز بر مي آيد. فرمانده انتظامي فارس افزود: مرتضي به تصور اين كه عوامل «هاشم - ک» قصد کشتنش را دارند به ترتيب «حسن- الف»، «شهاب - ز» و «داوود - ج» را به قتل مي رساند كه هنوز اجساد دو نفرشان كشف نشده است. سردار مويدي ادامه داد: يکي ديگر از قربانيان اين حادثه فردي به نام «فرهاد - ق» است که سال 85 به قتل رسيد، اما ارتباطي با اين جريان نداشت. البته اين فرد با اصرار يکي از دوستان مرتضي و به دليل ايجاد مزاحمت براي نواميس دوستش در کازرون و با شليک گلوله به قتل رسيد. فرمانده انتظامي فارس در تشريح قتل هاي ديگر نيز گفت: «شاه رضا - الف» از دوستان و همراهان هاشم و «شريف - ج» برادر هاشم نيز که ظاهراً در تلاش براي از بين بردن مرتضي بوده اند، توسط مرتضي به قتل مي رسند. تا اينکه مهرماه 88 «هاشم - ک» نيز در فروشگاهي در شهر کنار تخته با شليک هاي مرتضي از پا در مي آيد. به گفته اين مقام انتظامي، سرقت مسلحانه از يک طلافروشي و يک خانه، حمل و نگهداري سلاح هاي جنگي، ترانزيت مواد مخدر، ايجاد رعب و وحشت و سرقت هاي متعدد از ديگر اتهامات مرتضي است. وي با بيان اينکه از عامل اصلي قتل چند قبضه سلاح جنگي و مقاديري مهمات کشف و ضبط شده، به تلاش هاي گسترده اطلاعاتي ماموران آگاهي براي كشف پرونده اشاره کرد و افزود: رسيدگي به اين موضوع از سال 88 در دستور کار پليس جنايي قرار گرفت و پس از انجام فعاليت هاي دقيق و گسترده عملياتي، 30 نفر از عوامل اين فرد در منطقه کنار تخته شناسايي شدند كه در عملياتي ضربتي و غافلگيرانه دستگير شدند. وي اضافه کرد: با دستگيري همکاران وي، در فرصت مناسب مرتضي و برادرش نيز در استان همدان و يکي ديگر از برادران وي در شهر بوشهر دستگير شدند. به گفته فرمانده انتظامي فارس هم اکنون امنيت پايدار در منطقه «کنار تخته» حاکم است و پليس با اقتدار هرگونه رفتاري را رصد کرده و زيرنظر دارد. به گفته سردار مويدي، استان فارس از گذشته با معضلي به نام قتل روبه رو بوده است و شايد در بخشي از مناطق استان اين جرم پر رنگ تر است و فارس در اين رابطه آمار قابل توجهي دارد. وي ادامه داد: تلاش هاي متعددي در ساليان اخير براي کاهش اين نوع جرم صورت گرفته اما يک مورد قتل هم غيرقابل تحمل است چرا که هر قتلي از نظر روحي، خانوادگي، اجتماعي، فرهنگي و حتي اقتصادي جامعه را تحت تاثير قرار مي دهد. وي با بيان اينکه همه دستگاه هاي فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي در کنار نيروي انتظامي در پيشگيري از جرم مسئول هستند، اظهار کرد: اين حادثه اما و اگرهاي فراواني دارد اما کار بزرگي در نيروي انتظامي براي دستگيري عوامل و کشف پرونده صورت گرفته است. اين مقام انتظامي افزود: اين امكان وجود داشت كه از 10 سال قبل کاري صورت مي گرفت که اين جنايت ها رخ نمي داد. وي با بيان اينکه هر لحظه احتمال بروز جرمي در خيابان وجود دارد که پليس فکر آن را نمي کند، ابراز عقيده کرد: همه دستگاه هاي متولي بايد بر اين مسائل حساس شوند و به عنوان جامعه اسلامي نسبت به وضعيت انسان ها حساسيت به خرج دهيم. قطعاً همه مي توانستيم با اقدامات پيشگيرانه مانع از بروز ناامني در منطقه کنار تخته شويم و هيچ ادعايي هم نداريم که در فرآيند موضوع،بايد از همه چيز مراقبت مي کرديم. فرمانده انتظامي فارس از اصحاب رسانه خواست در کنار پوشش کامل تلاش هاي نيروي انتظامي در شناخت و دستگيري عوامل اين حادثه، به بررسي علل و انگيزه هاي قاتل نيز در گفت و گو با کارشناسان بپردازند. وي افزود: هيچ ابايي از به چالش کشانيدن پليس و دستگاه هاي مختلف نداريم و مديران مرتبط بايد پاسخگوي بروز چنين مسائلي باشند.
قاتل باهوش و ضد اجتماعي
بهرام جوكار – استاد دانشگاه شيراز - كه از نزديك با پسر جنايتكار گفت وگو كرده در اين باره گفت: هر رفتار اجتماعي را بايد از دو منظر جامعه شناسي و روانشناختي بررسي كرد. در بعد جامعه شناسي به يك سري نهادهايي برمي خوريم كه شامل خانواده، مدرسه، اقتصاد، دولت، فرهنگ و دين است. وي با بيان اين كه نبايد تاريخچه زندگي اين شخص را فراموش كرد، افزود: در عصر جديد گفته مي شود كه بايد احساس گناه در كودك ايجاد شود تا وجدان رشد كند و احساس گناه نيز يعني اين كه چنانچه فردي كاري را مطابق معيارها انجام ندهد با عذاب وجدان روبه رو شود. مرتضي در جامعه اي زندگي كرده كه معيارهاي آن اين طور تداعي مي كند كه وي در انتقام جويي و قتل پدرش گناهي مرتكب نشده است. بدين معني كه خون پدرش براساس معيارهايي كه در جامعه خود زندگي مي كرده بايد با خون قاتل پاك مي شده و براساس گفته هاي خودش نيز سرانجام زماني آرام گرفته كه سال جاري طراح نقشه قتل پدرش را كشته است. جوكار با اشاره به اين كه مرتضي فردي باهوش است به طوري كه در جنايت هايش، در برخي مواقع از پليس نيز جلوتر بوده، افزود: مرتضي محصولي از لايه هاي دروني اجتماع است. بنابراين بايد ديد نهادهاي موجود براي مرتضاي پنج ساله كه با خاطره قتل پدرش در زمان بچگي به سر مي برده چه كرده اند. آيا نهادي مثل مدرسه مرتضي را شناسايي كرده و مشكلاتش را تحت رسيدگي قرار داده اند؟ يا ... چنگيز رحيمي استاد ديگر دانشگاه شيراز و عضو فعال اتاق فكر فرماندهي انتظامي استان فارس نيز در اين باره گفت: مرتضي فردي باهوش اما باشخصيتي ضد اجتماعي است. چرا كه در وجودش كوچكترين احساس گناهي وجود ندارد و در طول صحبت هايش نيز كاملاً خونسرد است و همواره محل اشكال را خارج از خود مي داند. او معتقد است، مقتولان قاتلان پدرش بوده اند و افرادي فاسد نيز محسوب مي شدند كه با كشتن آنها جامعه از وجود چنين افراد مجرمي راحت شده است. حال آن كه قاتل عضويت در باندهاي ترانزيت مواد مخدر و سرقت هاي مسلحانه خود را به دليل معاشرت با دوستان ناباب مي داند، ضمن اين كه خود را عاري از اشكال مي داند. به همين خاطر مرتضي خود را قاضي و مجري فرض كرده و حتي براي خود اين حق را قائل شده كه مامور تحقيق هم باشد. بنابراين تعداد زيادي خبرچين داشته است. اين استاد دانشگاه گفت كه به نظر مي رسد وي يك بيمار رواني است كه سرحال ايستاده، اما نوع بيماري اش به گونه اي نيست كه بتواند از جرم خود در مقابل قانون فرار كند.
هشدار جدي
تراژدي اين جنايت هاي هولناك با دستگيري مرتضي و چند تن از برادرانش در حالي رقم خورد كه مرتضي مي گويد: اگر امروز هم بگويند تا چند ساعت ديگر اعدام مي شود، پشيمان نيست، اما بايد پرسيد براي مرتضي هايي كه شايد هم اينك پنج ساله هستند، چه بايد كرد؟ نقش نهادهاي فرهنگي و ساير متوليان و متصديان امور در اين تراژدي كجاست. قتل پدر مرتضي بهانه اي شد براي گشوده شدن زنجيره اي از قتل هاي زنجيره اي.اما آيا مي توان تضمين كرد كه ديگر مرتضايي اين چنيني وجود ندارد؟
■ پسر جواني كه 25 سال قبل پدرش را در جدال خونين طايفه اي در «كنار تخته» كازرون از دست داده بود، از سال 85 انتقام از عاملان مرگ پدر را آغاز كرد
■ قتل ها از تير 85 و با شليك گلوله كلاشينكف آغاز شد و در مهر امسال با گلوله باران يك مغازه دار آخرين قتل رقم خورد
گروه حوادث - پسر جواني كه 25 سال قبل، پدرش را در جريان جدال خونين طايفه اي از دست داده و سال ها با انديشه انتقام زندگي كرده بود، با هشت جنايت، تراژدي غم انگيزي رقم زد. مرتضي کودک بود كه در سال 62 پدرش ماشاء الله در جريان نزاعي طايفه اي در بخش كنار تخته شهرستان كازرون كشته شد. سال ها گذشت و خانواده قرباني روزگارشان را سپري كردند. در اين ميان مرتضي - پنجمين فرزند خانواده - كه سال ها فقط به انتقام از عاملان قتل پدرش مي انديشيد، سرانجام هم جنايت هاي انتقام جويانه اش را از سال 85 كليد زد.
پرونده 8 جنايت
به گزارش خبرنگار ما، تير سال 85 ماموران پليس آگاهي شهرستان كازرون از قتل مردي به نام «ماشاء الله» در بخش «كنار تخته» اين شهر باخبر شدند. بلافاصله كارآگاهان همراه قاضي جنايي در محل حاضر شده و در نخستين بررسي ها دريافتند مقتول با شليك گلوله از پا درآمده است. شواهد نيز حاكي از آن بود عامل جنايت با كمين در مسير «ماشاء الله» و با نقشه قبلي او را با كلاشينكف هدف قرار داده و پس از قتل گريخته است. بعد از تحقيقات مقدماتي، جسد به پزشكي قانوني منتقل شد و تيمي از كارآگاهان جنايي مسئول رسيدگي به اين پرونده شدند. در حالي كه هيچ ردي از عامل جنايت در دست نبود، مهر 85، پليس از جنايت مشابه ديگري مطلع شد. دومين قرباني «حسن» نام داشت كه او نيز با شليك كلاشينكف به قتل رسيده بود.
كارآگاهان در حال بررسي رابطه اين دو پرونده جنايي بودند كه پسر جواني هم به همين شيوه در شهرستان كازرون به ضرب گلوله كشته شد. «فرهاد» نيز اسفند 85 سوار موتوسيكلت در حال رفتن به خانه بود كه از سوي سرنشينان يك خودروي سواري به رگبار بسته شد. شاهدان ماجرا در تحقيقات به پليس گفتند كه عاملان جنايت دو پسر جوان بودند كه پس از شليك به «فرهاد» از محل گريختند. پس از قتل «فرهاد» به طور همزمان دو نفر به نام هاي «شهاب» و «داوود» كه با هم فاميل بودند، آذر 86 ناپديد شدند. چند روز بعد هم اخباري در منطقه پخش شد مبني بر اين كه آن دو با شليك گلوله از سوي اشرار منطقه به قتل رسيده اند. پس از اين ماجرا و در ارديبهشت سال 87 مردي به نام «رضا» با شليك گلوله در همين منطقه به قتل رسيد كه بررسي هاي پليسي نشان مي داد او هم از سوي قاتل تيرانداز كشته شده است.
در حالي كه پليس به رابطه قتل ها پي برده بود، شهريور امسال ماموران پاسگاه «كنار تخته» از جنايت مشابه ديگري مطلع شدند. آنها پس از حضور در محل تيراندازي دريافتند سه مرد جوان با شليك هاي پي در پي گلوله نقش زمين شده اند. تحقيقات هم نشان مي داد دقايقي قبل از حادثه دو مرد نقابدار ناشناس كه اسلحه كلاشينكف در دست داشتند، سوار بر خودروي پرايد بدون پلاك مقابل سوپرماركت توقف كردند. يكي از مردان مسلح به محض ورود به مغازه بلافاصله تيراندازي كرد. در اين جنايت هولناك مرد جواني به نام «شريف» با شليك 15 گلوله كشته شد و دو تن ديگر نيز بشدت زخمي شدند.
هنگام تحقيق درباره اين پرونده هويت «سردار» - معروف به مرتضي - به عنوان عامل جنايت شناسايي شد و با دستور سرهنگ محمد محمدي، رئيس پليس آگاهي استان فارس تيمي از كارآگاهان پليس براي دستگيري او وارد عمل شدند. بدين ترتيب محل هاي تردد «مرتضي» از سوي پليس شناسايي و به صورت نامحسوس تحت نظر گرفته شد. در حالي كه متهم در اين مدت مخفي شده بود، مهر امسال آخرين جنايتش را رقم زد.
جنايت در سوپرماركت
چهاردهم مهر ماموران كلانتري «كنار تخته» از توابع شهرستان كازرون در جريان تيراندازي در يكي از خيابان هاي شهر قرار گرفته و بلافاصله خود را به محل حادثه رساندند. آنها پس از مشاهده جسد غرق در خون «هاشم» - 57 ساله - كه با شليك گلوله در سوپرماركتش به قتل رسيده بود، موضوع را با قاضي کشتکار بازپرس كشيك ويژه قتل در ميان گذاشتند. نخستين بررسي هاي صحنه جرم نشان مي داد مقتول از مدت ها قبل مغازه اش را اجاره داده و زمان حادثه نيز براي سركشي به آنجا آمده بود كه ناگهان از سوي سرنشين يك دستگاه پرايد كه اسلحه كلاشينكف در دست داشت، به رگبار گلوله بسته شد. در ادامه تحقيقات مشخص شد قرباني جنايت از معتمدان و افراد سرشناس محل بوده و با هيچ فردي اختلاف نداشته است. اين در حالي بود كه كارآگاهان در تحقيق از شاهدان دريافتند عامل اين جنايت هم «مرتضي» بوده است. سرانجام كارآگاهان با رديابي هاي ويژه پليسي موفق به شناسايي مخفيگاه مرد جنايتكار در استان همدان شدند. بلافاصله نيز تيمي از كارآگاهان راهي همدان شده و روز چهارشنبه - ششم آبان - پسر جنايتكار را در عملياتي غافلگيرانه دستگير كردند. در بازرسي از مخفيگاه او نيز سه قبضه كلاشينكف و يك كلت كشف شد. مرتضي در جريان بازجويي ها به ارتکاب 8 جنايت و سرقت مسلحانه از يک طلافروشي اعتراف کرد.
پشيمان نيستم!
مرتضي – عامل جنايت ها – كه ديروز در جمع كارشناسان و خبرنگاران حضور داشت در حالي كه لبخند به لب داشت گفت: «از كشتن عاملان قتل پدرم به هيچ عنوان پشيمان نيستم!» وي در ادامه گفت: بچه بودم كه پدرم از سوي عده اي ربوده شد. چندي بعد هم به قتل رسيد. اما تاکنون جنازه اش پيدا نشده است. خانواده ام طي سال هاي بعد، تلاش زيادي كردند تا با تشكيل پرونده قضايي از خون پدرم دفاع كنند اما بضاعت چنداني نداشتيم و نتوانستيم گفته هاي خود را اثبات كنيم. به همين خاطر در طول اين سال ها فقط از خدا مي خواستم به من قدرت دهد تا انتقام خون پدرم را بگيرم زيرا عامل تمام بدبختي هاي ما به كشته شدن پدرمان بازمي گشت. مرتضي ادامه داد: از كشتن هيچ يك از اين افراد اصلاً پشيمان نيستم به غير از يكي از آنها كه در آن يك نفر كه قصد كشتنش را نداشتم، اشتباهي و در يك اتفاق با شليك گلوله كشته شد. پس از مرگش هم بسيار گريه كردم كه چرا خون كسي را به ناحق ريخته ام! وي در ادامه از اتفاقاتي گفت كه در طول اين چند سال بر خود و خانواده اش گذشته بود. اگر پدر داشتم با رفقاي بد معاشرت نمي كردم، برادرم معتاد نمي شد و مي توانستيم به مدرسه برويم. اما افسوس كه تا اول دبيرستان درس خواندم و ديگر نتوانستم ادامه دهم. يك روز كفش نداشتم، يك روز لباس نداشتم و روز ديگر لوازم تحصيل. از نظر مالي هم بسيار ضعيف بوديم. با اين حال وقتي تصميم به قتل و انتقام گرفتم از چهار سال قبل لب به مشروبات الكلي نزده و توبه كردم تا بتوانم به آرزويم يعني انتقام خون پدرم برسم.» مرتضي از كشتن هيچ يك از قربانيانش به غير از يك مورد احساس گناه ندارد. او مي گويد: هفت نفري كه كشته شدند براي جامعه مضر بودند.
فرمانده انتظامي استان چه گفت؟
سردار علي مويدي، فرمانده انتظامي استان فارس در اين باره گفت: سال 62 مردي به نام «ماشاء الله» - فرزند جمعه - كه داراي 7 پسر بود در منطقه «كنار تخته» ربوده شد و بعد هم به قتل رسيد كه اين موضوع با رشد جسمي فرزندان وي، به خاطره اي تلخ بر ذهن يكي از آنها تبديل شد. مرتضي فرزند پنجم مقتول در سال 84 شناسايي عوامل قتل پدرش و کسب اطلاعات لازم از دست اندرکاران اين ماجرا، سعي كرد با اقدامات خودسرانه انتقام خون پدرش را بگيرد. سردار مويدي با بيان اين که متاسفانه شکايت خانواده مقتول در سال 83 به دليل نفوذ گسترده عوامل قتل در منطقه به جايي نمي رسيد خاطرنشان کرد: مرتضي که با فقر و بيچارگي بزرگ مي شود، در سال 85 با شناسايي مردي به نام «ماشاء الله - فرزند عبدالله» به عنوان قاتل پدرش، او را به قتل مي رساند و از آنجا که احساس مي کند قتل پدرش - با دستور فردي به نام «هاشم-ک» از ثروتمندان و افراد بانفوذ منطقه صورت گرفته، درصدد قتل او نيز بر مي آيد. فرمانده انتظامي فارس افزود: مرتضي به تصور اين كه عوامل «هاشم - ک» قصد کشتنش را دارند به ترتيب «حسن- الف»، «شهاب - ز» و «داوود - ج» را به قتل مي رساند كه هنوز اجساد دو نفرشان كشف نشده است. سردار مويدي ادامه داد: يکي ديگر از قربانيان اين حادثه فردي به نام «فرهاد - ق» است که سال 85 به قتل رسيد، اما ارتباطي با اين جريان نداشت. البته اين فرد با اصرار يکي از دوستان مرتضي و به دليل ايجاد مزاحمت براي نواميس دوستش در کازرون و با شليک گلوله به قتل رسيد. فرمانده انتظامي فارس در تشريح قتل هاي ديگر نيز گفت: «شاه رضا - الف» از دوستان و همراهان هاشم و «شريف - ج» برادر هاشم نيز که ظاهراً در تلاش براي از بين بردن مرتضي بوده اند، توسط مرتضي به قتل مي رسند. تا اينکه مهرماه 88 «هاشم - ک» نيز در فروشگاهي در شهر کنار تخته با شليک هاي مرتضي از پا در مي آيد. به گفته اين مقام انتظامي، سرقت مسلحانه از يک طلافروشي و يک خانه، حمل و نگهداري سلاح هاي جنگي، ترانزيت مواد مخدر، ايجاد رعب و وحشت و سرقت هاي متعدد از ديگر اتهامات مرتضي است. وي با بيان اينکه از عامل اصلي قتل چند قبضه سلاح جنگي و مقاديري مهمات کشف و ضبط شده، به تلاش هاي گسترده اطلاعاتي ماموران آگاهي براي كشف پرونده اشاره کرد و افزود: رسيدگي به اين موضوع از سال 88 در دستور کار پليس جنايي قرار گرفت و پس از انجام فعاليت هاي دقيق و گسترده عملياتي، 30 نفر از عوامل اين فرد در منطقه کنار تخته شناسايي شدند كه در عملياتي ضربتي و غافلگيرانه دستگير شدند. وي اضافه کرد: با دستگيري همکاران وي، در فرصت مناسب مرتضي و برادرش نيز در استان همدان و يکي ديگر از برادران وي در شهر بوشهر دستگير شدند. به گفته فرمانده انتظامي فارس هم اکنون امنيت پايدار در منطقه «کنار تخته» حاکم است و پليس با اقتدار هرگونه رفتاري را رصد کرده و زيرنظر دارد. به گفته سردار مويدي، استان فارس از گذشته با معضلي به نام قتل روبه رو بوده است و شايد در بخشي از مناطق استان اين جرم پر رنگ تر است و فارس در اين رابطه آمار قابل توجهي دارد. وي ادامه داد: تلاش هاي متعددي در ساليان اخير براي کاهش اين نوع جرم صورت گرفته اما يک مورد قتل هم غيرقابل تحمل است چرا که هر قتلي از نظر روحي، خانوادگي، اجتماعي، فرهنگي و حتي اقتصادي جامعه را تحت تاثير قرار مي دهد. وي با بيان اينکه همه دستگاه هاي فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي در کنار نيروي انتظامي در پيشگيري از جرم مسئول هستند، اظهار کرد: اين حادثه اما و اگرهاي فراواني دارد اما کار بزرگي در نيروي انتظامي براي دستگيري عوامل و کشف پرونده صورت گرفته است. اين مقام انتظامي افزود: اين امكان وجود داشت كه از 10 سال قبل کاري صورت مي گرفت که اين جنايت ها رخ نمي داد. وي با بيان اينکه هر لحظه احتمال بروز جرمي در خيابان وجود دارد که پليس فکر آن را نمي کند، ابراز عقيده کرد: همه دستگاه هاي متولي بايد بر اين مسائل حساس شوند و به عنوان جامعه اسلامي نسبت به وضعيت انسان ها حساسيت به خرج دهيم. قطعاً همه مي توانستيم با اقدامات پيشگيرانه مانع از بروز ناامني در منطقه کنار تخته شويم و هيچ ادعايي هم نداريم که در فرآيند موضوع،بايد از همه چيز مراقبت مي کرديم. فرمانده انتظامي فارس از اصحاب رسانه خواست در کنار پوشش کامل تلاش هاي نيروي انتظامي در شناخت و دستگيري عوامل اين حادثه، به بررسي علل و انگيزه هاي قاتل نيز در گفت و گو با کارشناسان بپردازند. وي افزود: هيچ ابايي از به چالش کشانيدن پليس و دستگاه هاي مختلف نداريم و مديران مرتبط بايد پاسخگوي بروز چنين مسائلي باشند.
قاتل باهوش و ضد اجتماعي
بهرام جوكار – استاد دانشگاه شيراز - كه از نزديك با پسر جنايتكار گفت وگو كرده در اين باره گفت: هر رفتار اجتماعي را بايد از دو منظر جامعه شناسي و روانشناختي بررسي كرد. در بعد جامعه شناسي به يك سري نهادهايي برمي خوريم كه شامل خانواده، مدرسه، اقتصاد، دولت، فرهنگ و دين است. وي با بيان اين كه نبايد تاريخچه زندگي اين شخص را فراموش كرد، افزود: در عصر جديد گفته مي شود كه بايد احساس گناه در كودك ايجاد شود تا وجدان رشد كند و احساس گناه نيز يعني اين كه چنانچه فردي كاري را مطابق معيارها انجام ندهد با عذاب وجدان روبه رو شود. مرتضي در جامعه اي زندگي كرده كه معيارهاي آن اين طور تداعي مي كند كه وي در انتقام جويي و قتل پدرش گناهي مرتكب نشده است. بدين معني كه خون پدرش براساس معيارهايي كه در جامعه خود زندگي مي كرده بايد با خون قاتل پاك مي شده و براساس گفته هاي خودش نيز سرانجام زماني آرام گرفته كه سال جاري طراح نقشه قتل پدرش را كشته است. جوكار با اشاره به اين كه مرتضي فردي باهوش است به طوري كه در جنايت هايش، در برخي مواقع از پليس نيز جلوتر بوده، افزود: مرتضي محصولي از لايه هاي دروني اجتماع است. بنابراين بايد ديد نهادهاي موجود براي مرتضاي پنج ساله كه با خاطره قتل پدرش در زمان بچگي به سر مي برده چه كرده اند. آيا نهادي مثل مدرسه مرتضي را شناسايي كرده و مشكلاتش را تحت رسيدگي قرار داده اند؟ يا ... چنگيز رحيمي استاد ديگر دانشگاه شيراز و عضو فعال اتاق فكر فرماندهي انتظامي استان فارس نيز در اين باره گفت: مرتضي فردي باهوش اما باشخصيتي ضد اجتماعي است. چرا كه در وجودش كوچكترين احساس گناهي وجود ندارد و در طول صحبت هايش نيز كاملاً خونسرد است و همواره محل اشكال را خارج از خود مي داند. او معتقد است، مقتولان قاتلان پدرش بوده اند و افرادي فاسد نيز محسوب مي شدند كه با كشتن آنها جامعه از وجود چنين افراد مجرمي راحت شده است. حال آن كه قاتل عضويت در باندهاي ترانزيت مواد مخدر و سرقت هاي مسلحانه خود را به دليل معاشرت با دوستان ناباب مي داند، ضمن اين كه خود را عاري از اشكال مي داند. به همين خاطر مرتضي خود را قاضي و مجري فرض كرده و حتي براي خود اين حق را قائل شده كه مامور تحقيق هم باشد. بنابراين تعداد زيادي خبرچين داشته است. اين استاد دانشگاه گفت كه به نظر مي رسد وي يك بيمار رواني است كه سرحال ايستاده، اما نوع بيماري اش به گونه اي نيست كه بتواند از جرم خود در مقابل قانون فرار كند.
هشدار جدي
تراژدي اين جنايت هاي هولناك با دستگيري مرتضي و چند تن از برادرانش در حالي رقم خورد كه مرتضي مي گويد: اگر امروز هم بگويند تا چند ساعت ديگر اعدام مي شود، پشيمان نيست، اما بايد پرسيد براي مرتضي هايي كه شايد هم اينك پنج ساله هستند، چه بايد كرد؟ نقش نهادهاي فرهنگي و ساير متوليان و متصديان امور در اين تراژدي كجاست. قتل پدر مرتضي بهانه اي شد براي گشوده شدن زنجيره اي از قتل هاي زنجيره اي.اما آيا مي توان تضمين كرد كه ديگر مرتضايي اين چنيني وجود ندارد؟
نظرات