یه ذره از لیبرالیسم بدونیم

این روزها خیلی این کلمه را میشنویم
ليبراليسم چيست؟
ليبراليسم فلسفه‌ای سياسی است که برای حقوق مدنی و سياسی افراد اهميت بسياری قائل است. ليبرالها خواستار تضمين قلمروی اساسی برای آزادی شخصی — شامل آزادی وجدان، سخن، انجمن، اشتغال — هستند و تأکيد می‌کنند که دولت نبايد جز برای حمايت از ديگران در برابر زيان در اين امور مداخله کند. بنابراين، «ليبرال» به حکومت و حزب و سياستی گفته می‌شود که در برابر آمريت‌طلبی (فلسفه‌ای که می‌گويد برخی افراد حق دارند بدون مشورت با ديگران و رعايت نظر آنان هر کاری بکنند و مصون از پرسش باشند) طرفدار آزادی است. ليبراليسم، در مقام فلسفه، نظامی بسته از تفکر با اصول ثابت و تغييرناپذير نيست. ليبراليسم را شايد بتوان نگرشی به زندگی و مسائل زندگی وصف کرد که بر ارزشهای آزادی برای افراد و برای اقليتها و برای ملتها تأکيد می‌کند. مهمترين اصول ليبراليسم يا مهمترين مفاهيمی که ليبراليسم بر آنها تأکيد می‌کند عبارت است از: آزادی، فرد، آزادی وجدان، حکومت با رضايت و خواست مردم و تساوی حقوق.

ليبراليسم و آزادی
اعتقاد راسخ به وجوب آزادی برای نيل به هر هدف مطلوب صفت بارز ليبراليسم در همه‌ی دوره‌هاست و نگرانی عميق برای آزادی فرد الهام‌بخش مخالفت ليبراليسم با آمريت مطلق است، چه آمريت دولت باشد و چه آمريت کليسا يا حزبی سياسی. اصل بنيادی ليبراليسم ارزش اخلاقی و ارزش مطلق و کرامت ذاتی شخصيت انسان بوده است. بنابراين بايد با هر فرد همچون غايتی فی‌نفسه رفتار شود و نه همچون وسيله‌ای برای پيشبرد اغراض و منافع ديگران. آزادی سياسی فرد طبق اعلاميه‌ی فرانسوی حقوق بشر، عبارت است از: «قدرت انجام دادن هر کاری که به کسی ديگر زيان نمی‌رساند ... حدود آن را تنها قانون تعيين می‌کند». ليبرالها عميقاً اعتقاد دارند زندگی بدون آزادی ارزش زيستن ندارد. بنابراين، آنان همواره خواستار آزاد بودن فرد از اجبارهای ناعادلانه و بازدارنده‌ای هستند که حکومتها و نهادها و سنتها به فرد تحميل می‌کنند. فرد خودمختار بايد آزاد باشد تا شغلش را انتخاب کند، عقايدش را اظهار کند، مليتش را تغيير دهد و از جايی به جايی برود.
آنچه با آزادی فرد پيوند نزديک دارد آزادی انجمن است. ليبراليسم طرفدار حق تأسيس انجمنها از هر نوع — سياسی، اجتماعی، اقتصادی، دينی، فرهنگی — شده است که مقصودشان پيشبرد منافع مشروع اعضايشان بوده است. فرد بدون آزادی انجمن در مخالفت با اجبارهايی که نظم حاکم به او تحميل می‌کند بی‌ياور خواهد بود — با قدرت برخاسته از گروهی منسجم از افراد همدل است که فرد می‌تواند در برابر بی‌عدالتی و استبداد بايستد.
رونوشت از zendagi.com

پست‌های معروف از این وبلاگ

سورنا، سردار بزرگ ايراني

زندگی نامه حافظ (شهر مادری حافظ کازرون بوده استادش هم کازرونی نتیجه اخلاقی:حافظ کازرونی!!!)

داستان عاشقانه اردشیرساسانی و گلنار به نقل ازشاهنامه فردوسی