اولین کتیبهی حقوق بشر ـ کوروش کبیر
“من امروز اعلام میکنم که هر کس آزاد است که هر دینی را که میل دارد بپرستد و در هر نقطه که میل دارد سکونت کند مشروط بر اینکه در آنجا حق کسی را غصب ننماید و هر شغل را که میل دارد پیش بگیرد و مال خود را به هر نحو که مایل است به مصرف برساند مشروط بر اینکه لطمه به حقوق دیگران نزند. من اعلام میکنم که هر کس مسئول اعمال خود میباشد و هیچکس را نباید به مناسبت تقصیری که یکی از خویشاوندانش کرده مجازات کرد و مجازات برادر گناهکار و برعکس به کلی ممنوع است و اگر یک فرد از خانواده یا طایفهای مرتکب تقصیر شود فقط مقصر باید مجازات گردد نه دیگران. من تا روزی که به یاری مزدا حکومت میکنم نخواهم گذاشت که مردان و زنان را به عنوان غلام و کنیز بفروشند و حکام و زیردستان من مکلّف هستند که در حوزه حکومت و ماموریت خود مانع از فروش و خرید مردان و زنان به عنوان غلام و کنیز بشوند و رسم بردگی باید به کلی از جهان برافتد و از مزدا خواهانم که مرا در راه اجرای تعهداتی که نسبت به ملتهای ایران و بابل و ملتهای ممالک چهارگانه بر عهده گرفتهام موفق گرداند”.
در سال ۵۳۸ پیش از میلاد، کوروش قصد تسخیر بابل را نمود، از دجله عبور کرد و پس از سختی بسیار بابل را گرفت؛ شط فرات را برگرداند و پس از آنکه مجرای قدیم خشک شد، قشون ایران را از راه رود خشک شده وارد بابل کرد و بدون جنگ، بابل را تسخیر کرد.
اما آنچه این فتح را نامدار کرد، رفتار کوروش کبیر بعد از تسخیر بابل بود.
پس از تسخیر بابل، کوروش دستور آزادی تمامی اسیران یهودی را صادر کرد و اجازه داد تا آنها به فلسطین مراجعت کنند و معابد قدیم را که خراب شده بود، تعمیر نمایند.
رفتار انسانی او را پایهگذاری “حقوق بشر” خواندهاند و مهمترین سند تاریخی این مدّعا را کتیبهای میدانند که امروز به چندین زبان ترجمه شده و در سازمان ملل نگهداری میشود.
بر اساس این روایت، حقوق بشر در همین دوره از تاریخ ایران به دنیا آمد؛ اما آنچه کوروش پایهگذارش بود و رعایت کرد تنها یک “منش سیاسی” نبود، بلکه یک “مسلک اخلاقی” بود.