مشكلات را جدي نگيريد
براي اغلب ما پيشآمده كه هنگام بروز مشكلات، مثلا زماني كه خبر بدي را ميشنويم يا با شخص خشني روبه رو ميشويم يا احساس ميكنيم در حقمان اجحاف شده و...به گونهاي مأيوس ميشويم و با عصبانيت و شتابزده واكنشي نشان ميدهيم كه به صلاح ما نيست.مسائل جزئي و كم اهميت را مهم تلقي ميكنيم، از تعادل خارج ميشويم، سخت ميگيريم و به جنبههاي منفي زندگي توجه ميكنيم. وقتي تحت تاثير مسائل بياهميت، كاملا تواناييهاي خود را از دست ميدهيم و وقتي زودرنج و كم حوصله ميشويم، واكنشهاي شتابزدهمان نهتنها ما را ناراحت ميكنند بلكه مانعي هم ميشوند تا به هدف خود نرسيم.
در واقع طرز برخورد ما با مسائل روي چگونگي حل آنها تاثير ميگذارد. ما هرچقدر راحتتر با مسائل برخورد كنيم، حل آنها نيز راحتتر به نظرميرسد اما طور ديگري نيز ميتوان با مسائل زندگي روبهرو شد؛ روشي ملايمتر كه زندگي را نيز سادهتر ميكند؛ روشي كه اشخاص را سازگارتر و خوشبينتر ميكند.
هنگامي كه سختگيري بيجهت را كنار ميگذاريد، زندگيتان كامل نميشود اما از شدت مقاومت شما در برابر مشكلات زندگي كاسته ميشود.
با مشكلات جزئي كنار بياييد
تاكنون با افرادي برخورد كردهايد كه هميشه به دنبال مقام و موقعيت بهتري هستند و همين باعث ميشود كه هيچگاه نتوانند احساس آرامش كنند؟ اصولا نيازي نيست كه همه چيز كامل و بدون نقص باشد؛ چون طبعا هيچگاه اين شرايط ميسر نخواهد شد. داشتن انديشهاي براي رسيدن به اين موقعيت تنها باعث ميشود كه ما نتوانيم احساس آرامش و شادماني داشته باشيم. در واقع هنگامي كه اشكالات، فكر و ذهن ما را اشغال ميكنند، نميتوانيم احساس رضايت و خشنودي داشته باشيم.
توجه به عيب و ايراد و كاستيها، ما را از هدف آرام بودن و آرامش داشتن دور ميكند.
سخت نگيريد
اغلب اوقات نسبت به كارهايي حساسيت نشان ميدهيم كه اگر خوب نگاه كنيم، متوجه ميشويم موضوع آنقدرها هم مهم نيست، به مسائل جزئي و بياهميت بها ميدهيم و دربارهآنها مبالغه ميكنيم.
در واقع بسياري از مردم، بخش قابل ملاحظهاي از نيروي خود را صرف كارهايي ميكنند كه به راستي بياهميت هستند اما هنگامي كه شما به موضوعات بياهميت بها نميدهيد، نيروي بيشتري در اخيتارتان قرار ميگيرد كه ميتوانيد از آن براي لذت بردن از زندگيتان استفاده كنيد.
در زمان حال زندگي كنيد
به دستآوردن آرامش تا حدود زيادي به اين موضوع بستگي دارد كه تا چه اندازه بتوانيم در لحظه «اكنون» زندگي كنيم: بدون توجه به اينكه ديروز يا سال قبل چه اتفاقي افتاده يا فردا ممكن است چه اتفاقي بيفتد؛ لحظه «اكنون» زماني است كه هميشه در آن قرار داريد. اغلب ما بخش قابل ملاحظهاي از اوقات خود را نگران مسائل مختلفي مربوط به گذشته يا آينده هستيم.
بسياري از مردم به گونهاي زندگي ميكنند كه انگار همه كارهاي امروز آنها تمرين و
آماده شدن براي رسيدن به فردايي بهتر است؛ در صورتي كه اينطور نيست و در واقع هيچ تضميني وجود ندارد كه براي ما فردايي وجود داشته باشد و لحظه اكنون و زمان حال تنها زماني است كه در اختيار داريم. هنگامي كه توجه ما به لحظه اكنون باشد، هراس را از ذهن خود دور ميكنيم زيرا بيشتر نگرانيها مربوط به حوادثي است كه هنوز اتفاق نيفتاده است و براي از بين بردن اين نگرانيها، تنها كاري كه بايد بكنيد اين است كه تنها به لحظه اكنون بينديشيد.
نميتوانيد همه را راضي كنيد
يكي از درسهاي مهم براي رسيدن به احساس بهتر، اين است كه بدانيد شما نميتوانيد هميشه همه را راضي نگه داريد. مورد تاييد افراد خانواده، دوستان و ديگران واقع شدن به معناي بالاتر قرارگرفتن ما نيست. واقعيت اين است كه هركس به روش خود زندگي را ارزيابي ميكند و عقايد ما هميشه با عقايد ديگران همخواني ندارند اما به دليلي اغلب ما عليه اين حقيقت تلاش ميكنيم، خشمگين ميشويم و ميرنجيم، آن هم به اين دليل كه ديگران با عقايد ما مخالفت كردهاند.
هنگامي كه بپذيريم نميتوانيم مورد تاييد و تصديق همگان واقع شويم، زندگيمان سادهتر ميشود به جاي اينكه از تصديقنشدن از سوي ديگران ناراحت شويد، فكر كنيد هركسي ميتواند نظر خود را داشته باشد.
صبور باشيد
داشتن صبر و شكيبايي بيشتر ميتواند به برخورداري شما از احساس آرامش دروني كمك كند. در واقع هرچه صبورتر باشيد، شرايط موجود را بهتر تحمل ميكنيد و بيجهت اصرار نميكنيد كه حتما زندگي بايد به شكلي كه شما ميخواهيد باشد.
داشتن صبر و حوصله به اين معناست كه اجازه بدهيد همه چيز روال عادي خود را طي كند؛ حتي اگر اين لحظه را دوست نداشته باشيد، نميتوانيد با آن مبارزه كنيد. بهتر است در اين مواقع نفس عميقي بكشيد و صبر كنيد تا لحظات سپري شوند.
تغيير را بپذيريد
شادترين انسانها هم زماني پيش ميآيد كه شاد نيستند. در واقع شادماني نميتواند هميشه در وجود شما باشد اما مهم اين است كه وقتي ناراحت هستيد با اين احساس خود چه ميكنيد؟ اغلب اشخاص در اين مواقع اقدامي براي بهبود يافتن خود ميكنند.
اما هنگامي كه اشخاص آرام و راحت را ميبينيد به اين نتيجه ميرسيد كه وقتي حالشان خوب است، احساس امنيت ميكنند و ميدانند كه احساس خوب يا بد هميشه يكسان نيست؛ بنابراين تغيير احساسات را بپذيريد.
در واقع ما بايد سعي كنيم با حالات بد روحي خود كنار بياييم و آنها را بپذيريم. همچنين فراموش نكنيم همانگونه كه طلوع و غروب خورشيد به دنبال هم ميآيند، روحيه خوب و بد هم به دنبال يكديگر ميآيند و ميروند.
انعطاف داشته باشيد
وقتي برنامهاي درسر داريم، تغيير دادن آن دشوار به نظر ميرسد. ميخواهيم هرطور شده برنامه موردنظر خود را اجرا كنيم و آنگونه كه انتظار داريم موفق شويم اما اغلب وقتي آنچه ميخواهيم اتفاق نميافتد، دچار استرس و اضطراب ميشويم.
براي همه ما مواقعي پيش ميآيد كه بايد برنامهمان را تغيير دهيم و گاهي اين تغيير خيلي براي ما سخت خواهد بود. گمان ميكنيم هنگامي كه برنامههايمان تغيير ميكند، كاملا طبيعي است كه ناراحت شويم اما اين بستگي به طرز تفكر خود ما دارد.
مسلما براي رسيدن به آرامش بيشتر بايد به اندازه كافي انعطاف داشته باشيم و به علاوه هميشه احتمال تغيير شرايط را نيز بدهيم؛ بدينترتيب در برخورد با شرايط جديد راحتتر ميتوانيم آنها را بپذيريم بنابراين ميتوانيم آرامش بيشتري داشته باشيم؛ حتي ممكن است كاراييمان هم افزايش پيدا كند زيرا نگرانيهايمان كمتر است.
شادماني را به تأخير نيندازيد
متاسفانه بسياري از ما شادي خود را به بعد موكول ميكنيم؛ البته نه اينكه اين كار را از روي عمد انجام دهيم؛ بلكه به جاي آن به خود وعده ميدهيم كه بالاخره شرايطي پيش ميآيد كه ميتوانيم شاد باشيم. مثلا منتظر ميمانيم حقوقمان افزايش يابد، تحصيلاتمان به اتمام برسد، فرزندانمان بزرگ شوند يا... تا احساس شادماني كنيم اما بدانيد اگر قرار باشد حالا شاد نباشيد، پس چه زماني احساس شادماني خواهيد كرد؟
زندگي هميشه پر از فراز و نشيب است. پس بهتر است كه اين را هميشه به خود يادآور شويد و تصميم بگيريد كه ميتوانيد در هر حال شادماني را احساس كنيد. موضوع مهم ديگر، آن است كه بدانيم همه چيز- شاديها، لذتها، موفقيتها و شكستها و... - گذراست و احساسات شما عوض ميشوند؛ بنابراين بايد با صبر و حوصله تمام اين مراحل را تحمل كرد.
آرامش داشته باشيد
در حالي كه همه ما هزاران بار در زندگي خود از آرامش ميشنويم اما تنها تعداد معدودي از ما از مفهوم واقعي آن آگاهيم. اغلب اشخاص گمان ميكنند آرامش، موضوعي مربوط به زمان آينده است. آرامش مخصوص دوران استراحت، تعطيلات، بازنشستگي يا مربوط به زماني است كه همه كارهايتان را كردهايد و حالا ميخواهيد به آرامش برسيد.
در واقع آرامش و خلاقيت در ارتباط مستقيم با يكديگر هستند. ما وقتي احساس نگراني و اضطراب ميكنيم، توانايي انجام كارهايمان را به نحواحسن از دست ميدهيم.
شما بايد هميشه به خود يادآوري كنيد كه در برابر واكنشهايتان در برابر حوادث مختلف زندگي امكان انتخاب داريد و ميتوانيد با مسائل زندگي برخوردي متفاوت داشته باشيد. با تمرين و در صورت گرفتن تصميم صحيح و درست، آرامش به زندگي شما راهمييابد. اغلب تمايل به داشتن بيشتر و بيشتر؛ تمايلي سيريناپذير است زيرا تا زماني كه فكر كنيد بيشتر داشتن بهتر است، هرگز سير نميشويد. به محض اينكه به هدف خود ميرسيد، هدفي ديگري در سر ميپرورانيد اما پس از مدتي از آن هم خسته ميشويد.
راضي بودن به آنچه داريد بدان معنا نيست كه هرگز نبايد چيزهاي بيشتري بخواهيد و نميتوانيد چيزهاي بيشتري داشته باشيد اما خوشبختي و شادماني شما زماني كامل خواهدشد كه بتوانيد از آنچه اكنون هستيد و داريد نيز خشنود باشيد و از آن لذت ببريد.
كلام آخر
واقعيت آن است كه هيچ كدام از ما نميدانيم تا كي زندگي خواهيم كرد و متاسفانه هم بهگونهاي رفتار ميكنيم كه انگار قرار است براي هميشه زنده بمانيم. كارهايي را كه بايد انجام دهيم، انجام نميدهيم و آنها را به تعويق مياندازيم؛ ميدانيم بايد فرصتي را به خودمان اختصاص دهيم اما نميدهيم؛ ميدانيم بايد دوست خوبمان را ملاقات كنيم اما نميكنيم و... ما اينها و بسياري از امور ديگر را ميدانيم اما به آنها توجه نميكنيم و بيتوجه از كنار آنها ميگذريم و بعد در مقام توجيه خود برميآييم.
بنابراين سعي كنيد هميشه روزتان را به گونهاي بگذرانيد كه انگار آخرين روز عمرتان است؛ البته منظور اين نيست كه بيتوجه باشيد و از زير بار مسئوليتهايتان شانه خالي كنيد؛ بلكه فراموش نكنيد كه زندگي تا چه اندازه با ارزش و گرانبهاست و در واقع بهتر از آن است كه خيلي جدي گرفته شود!
http://mhent.org